با مروری بر تعاریف علوم ارتباطات اجتماعی درمییابیم که هر گونه مواجهه بین عناصر جامعه، نوعی ارتباط اجتماعی را رقم میزند. در جریان همین ارتباطات اجتماعی است که شناخت متقابل صورت میگیرد و زمینه انتقال فرهنگها و فرهنگسازی فراهم میآید. اگر مقوله ارتباطات اجتماعی در بستر مطالعه رفتارهای سازمانی بررسی شود، پای روابط عمومی را نیز به میان میکشد. در این مقاله کوشیدهایم ضمن مرور تعاریف مفاهیمی از قبیل ارتباطات و فرهنگ، درباره رابطه ارتباطات اجتماعی و فرهنگ سازی مطالبی را ارئه دهیم.
با توجه به اینکه انسان موجودی اجتماعی است؛ مسئله ارتباط و ارتباطات اجتماعی یکی از مهمترین مسائلی است که همواره در عرصه علوم اجتماعی و سایر علوم انسانی بدان پرداخته شده است. هر برخوردی، میتواند زمینهساز نوعی ارتباط باشد؛ اما اساساً طبق تعریف چارلز کولی، جامعهشناس مشهور آمریکایی (۱۸۶۴ تا ۱۹۲۹): ارتباطات اجتماعی، فرایندی است که روابط انسانی را میسازد و شامل عناصری مانند فرهنگ، سیاست و غیره میشود. اما از بین همه عناصر انسانی سازنده ارتباطات اجتماعی، جایگاه فرهنگ بسیار پراهمیت و خاص است.
هر پدیدهای که در زندگی فردی – اجتماعی انسان رخ میدهد، به نوعی یک پدیده فرهنگی است. انواع خوراک و پوشاک، زبانها، ابزارهای مورد استفاده (از بدویترین ابزار نظیر سنگِ تراشخورده گرفته تا ابزار تکنولوژیک)، همه و همه مصادیق فرهنگ هستند. با این اوصاف، در بستر زندگی اجتماعی، همواره فرهنگ شکل میگیرد. از طرف دیگر، در قالب ارتباطات اجتماعی، فرهنگهای شکلگرفته انتقال مییابند. اینجاست که بیش از پیش، رابطه متقابل ارتباطات اجتماعی و فرهنگ سازی مشخص میشود.
پیش از آنکه ارتباطات اجتماعی زمینهساز توسعه اجتماعی و مسائلی از این دست باشد، نقش بسیار مهمی در فرهنگسازی دارد. در مقابل، فرهنگسازی نیز نقش بسیار مؤثری در رشد و گسترش ارتباطات اجتماعی دارد. همانطور که در قالب روابط بینفردی و اجتماعی، زمینه برای شناسایی فرهنگهای دیگر فراهم میشود، مقوله فرهنگسازی خود باعث توسعه روابط میگردد؛ چنانکه ایجاد نهادها و تعاریف فرهنگی جدید در جوامع، رشد تعاملات بین افراد گروه یا جامعه را موجب خواهد شد. به این ترتیب، رابطه مستحکم و متقابل ارتباطات اجتماعی و فرهنگ سازی، بهروشنی قابلدرک خواهد بود.
از این پدیده میتوان با عنوان «روابط میان فرهنگی و توسعه ارتباطات» نیز نام برد. به این معنا که وقتی روابط میانفرهنگی شکل میگیرند، ضمن انتقال فرهنگی، ارتباطات اجتماعی نیز توسعه مییابند. حال اگر برای دو مقوله روابط اجتماعی و فرهنگسازی، مفهوم و جایگاه مشابهی را در نظر بگیریم، چگونه به این سوال پاسخ خواهیم داد:
هدف از فرهنگسازی در قالب ارتباطات اجتماعی چیست؟
مهمترین اهدافی که از تحقق برنامههای متکی بر این دو مقوله انتظار میرود: «انتقال مهمترین آموزهها به دیگران جهت گسترش آنها در قالب روابط اجتماعی است.» از چنین تعریفی، این عناصر به دست میآیند:
«آموزش»، «آگاهیرسانی» و «توسعه اجتماعی» که مقصود از آن در این جایگاه خاص، گسترش روابط اجتماعی است. برآوردن این اهداف، در سه گام صورت میگیرد: در مرحله نخست آشنایی با فرهنگ جدید؛ در مرحله دوم تجزیه و تحلیل و جا افتادن فرهنگ جدید نزد گروه فراگیرنده؛ و نهایتا مرحله سوم، ترویج فرهنگ مذکور بین افراد گروه جدید. چنانکه مشاهده میکنید، در قالب این فرایند، پدیده فرهنگسازی رخ میدهد.
در زمینه ارتباطات سازمانی و مطالعات مربوط به رفتار درون سازمانی و برون سازمانی، جایگاه روابط عمومی بیشترین ارتباط ممکن را با فرهنگ سازی دارد. زیرا دقیقا از بستر روابط عمومی، مراحل فرهنگسازی رخ میدهد. به این صورت که:
۱. چنانکه ذکر شد، مرحله اولِ فرهنگسازی، آشنایی با فرهنگ جدید است. در روابط سازمانی (بهخصوص برونسازمانی) این مسئله از وظایف روابط عمومی است.
۲. مرحله دوم تجزیه و تحلیل فرهنگ جدید است؛ در این مرحله نیز این روابط عمومی است که دادههای مورد نظر را به سازمان انتقال میدهد.
۳. مرحله سوم تبلیغ و ترویج فرهنگ جدید است که مرحله نهایی فرهنگسازی است. بدیهی است که چه در روابط درونسازمانی و چه در روابط برونسازمانی، روابط عمومی مهمترین نقش را در این زمینه ایفا میکند.
در دورانی که تنوع و قدرت رسانهها بیش از هر زمان دیگری است، هرگز نمیتوانیم نقش پررنگ آنها را در فرهنگسازی نادیده بگیریم. امروز با توجه به گسترش شگفتآور رسانههای الکترونیک، قدرت و سرعت انتقال فرهنگی از طریق این ابزار، رشد چشمگیری داشته است. رسانهها به عنوان یک واسطه بسیار نیرومند، با اکثریت قریب به اتفاق جامعه، به صورت فرد فرد در ارتباطاند. از این رو مهمترین نقش قابل تصور را در مرحله انتقال آموزههای فرهنگی به دوش میکشند. به عبارت بهتر باید گفت، رسانه باعث تسریع در اجرای سه مرحله فرهنگسازی میشود.
آنچه از رابطه متقابل ارتباطات اجتماعی و فرهنگ سازی پیداست، این است که هر تعامل در بستر زندگی اجتماعی، میتواند زمینهساز پدیدههای فرهنگی نوین باشد. اگر از این منظر به مسائل مربوط به رفتار سازمانی و ارتباطات سازمانی بنگرید، به ارتباط پیوسته آنها با ارتباطات اجتماعی نیز پی خواهید برد. به این ترتیب نقش فرهنگسازی در سطوح مختلف رفتار سازمانی (رفتار سازمانی در سطح فردی، گروهی و سازمانی) بهروشنی مشهود میشود. همچنین رابطه آن را با مدیریت ارتباطات سازمانی، بهویژه درباره الگوهای نوین مدیریت رفتار سازمانی، درخواهید یافت.
چنانکه ذکر شد، تمام مفاهیم مربوط به ارتباطات اجتماعی و فرهنگ سازی، در قالب مسائل مربوط به ارتباطات سازمانی نیز میگنجند. از طرف دیگر، این مسائل، به همان اندازه که در سطح گروهی و سازمانی موضوعیت دارند، در سطح فردی نیز قابل طرح میباشند. به این ترتیب اهمیت کوچینگ فردی و کوچینگ سازمانی در راستای درک بهتر مفاهیم مربوط به فرهنگسازی، بدیهی است.
دورههای کوچینگ فردی و سازمانی دکتر پرستو اسلامی نیز با همین رویکرد طراحی شدهاند تا علاقهمندان با حضور در آنها، مهارتهای خود را تقویت کنند. یادگیری و درک مفاهیم پدیده فرهنگسازی، نقش بسیار مفید و مؤثری در مدیریت موفق خواهد داشت. از این رو، مدیران سازمانهای کوچک و بزرگ و همچنین سایر علاقهمندان این حوزه، میتوانند در دورههای مذکور شرکت کنند. شرکت در این دورهها، ضمن دانشافزایی و مهارتآموزی برای داوطلبان گرامی، زمینه را برای آشنایی با مفاهیم و مهارتهای جدیدتر، فراهم میکند.
دیدگاهتان را بنویسید