بسیاری از افراد از آموزههای کوچینگ فقط در ابعاد فردی و در زمینه رشد و توسعه فردی استفاده میکنند؛ اما بدیهی است که از فرایند کوچنیگ میتوان در زمینه رشد و توسعه سازمانی نیز استفاده کرد. در این مقاله، ضمن پرداختن به این موضوع و بررسی اینکه کوچینگ سازمانی چیست، به این سوال اساسی پاسخ دادهایم: نقش کوچینگ در رشد و توسعه سازمانی چیست؟ علاوه بر خواندن این مقاله، به علاقهمندانی که رویکرد حرفهایتری دارند، توصیه میشود مطالعات در حوزه علوم ارتباطات را نادیده نگیرند. در این راستا میتوانید ضمن مطالعه مقالات دکتر پرستو اسلامی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید. برای افزایش دانش و کسب اطلاعات کاربردی بیشتر نیز میتوانید برخی از تالیفات دکتر پرستو اسلامی را بخوانید؛ کتابهایی از قبیل: فرهنگ واژگان تخصصی علوم ارتباطات/ ارتباط انسانی/ ارتباط سازمانی/ فرهنگ سازمانی.
امروزه، سازمانها برای بقا و پیشرفت، بیش از هر زمان دیگری به انعطافپذیری، نوآوری و توانمندسازی نیروی انسانی خود نیاز دارند. مدلهای سنتی مدیریت، که بر سلسلهمراتب و کنترل متمرکز بودند، دیگر پاسخگوی پیچیدگیهای کنونی نیستند. اینجاست که کوچینگ سازمانی به عنوان یک رویکرد نوین و قدرتمند، پا به عرصه میگذارد. کوچینگ سازمانی، نه فقط یک ابزار؛ بلکه یک فلسفه و فرهنگ است که با تمرکز بر رشد فردی و جمعی، سازمانها را به سمت تعالی و توسعه پایدار هدایت میکند.
کوچینگ سازمانی، فرایندی ساختاریافته و هدفمند است که در آن، یک کوچ (مربی) متخصص با افراد، تیمها یا حتی کل سازمان همکاری میکند تا پتانسیلهای نهفته را شناسایی و شکوفا کند؛ به این ترتیب عملکرد سازمان و اجزای آن بهبود مییابد تا اهداف تعیینشده، محقق شوند. این فرایند بر خلاف مشاوره یا آموزش سنتی، بر «یادگیری» و «خودباوری» تمرکز دارد تا «آموزش» و «دستور دادن».
در کوچینگ سازمانی، کوچ به جای ارائه راهحلهای مستقیم، با پرسیدن سوالات قدرتمند، گوش دادن فعال و بازخورد سازنده، به مُراجع (فرد یا تیم) کمک میکند تا خود به راهحلهای متناسب با چالشهایش دست یابد. هدف اصلی، ارتقای خودآگاهی، مسئولیتپذیری، مهارتهای تفکر انتقادی، توانایی حل مسئله و قدرت تصمیمگیری در سازمان است.
کوچینگ سازمانی میتواند در سطوح مختلفی پیادهسازی شود:
کوچینگ سازمانی بیش از آنکه یک هزینه باشد، یک سرمایهگذاری استراتژیک برای آینده سازمان است. نقش آن در رشد و توسعه سازمانی را میتوان در ابعاد مختلفی بررسی کرد:
کوچینگ به افراد کمک میکند تا نقاط قوت خود را شناسایی کرده و آنها را به حداکثر برسانند. با بهبود مهارتهای فردی مانند مدیریت زمان، اولویتبندی، حل مسئله و تمرکز، بهرهوری کلی سازمان به طور چشمگیری افزایش مییابد. کوچینگ تیمی نیز با بهبود هماهنگی و ارتباطات، عملکرد جمعی را ارتقاء میدهد. کارمندانی که کوچینگ دریافت میکنند، معمولاً احساس توانمندی و انگیزه بیشتری دارند که مستقیماً به نتایج بهتر کاری منجر میشود.
یکی از مهمترین نقشهای کوچینگ، پرورش رهبران قدرتمند است. کوچینگ به مدیران کمک میکند تا سبک رهبریشان را بهبود بخشند، تواناییهای تصمیمگیری خود را تقویت کنند و مهارتهای ارتباطی و انگیزشی بهتری پیدا کنند. این امر نه تنها به پایداری رهبری در سازمان کمک میکند، بلکه با تربیت رهبران کارآمد، مسیر رشد و توسعه آتی سازمان هموارتر میشود. یک رهبر خوب، میتواند الهامبخش تیم خود باشد.
کوچینگ فضایی امن برای گفتگو و بازخورد ایجاد میکند. در این فرایند، افراد یاد میگیرند که چگونه به طور مؤثر گوش دهند، خود را بیان کنند و با دیدگاههای متفاوت سازگار شوند. این مهارتها به طور مستقیم به بهبود ارتباطات بین فردی و تیمی منجر شده و توانایی سازمان را در حل سازنده تعارضات افزایش میدهد. ارتباطات شفاف، اساس هر سازمان سالم و پویاست.
کوچینگ به جای انتقال دانش، بر فرایند یادگیری تأکید دارد. این رویکرد، کنجکاوی، تفکر انتقادی و تمایل به آزمایش را تشویق میکند. سازمانی که در آن کوچینگ رواج دارد، به طور طبیعی به یک سازمان یادگیرنده تبدیل میشود؛ یعنی سازمانی که پیوسته در حال کسب دانش جدید، اصلاح فرایندها و پذیرش نوآوری است. این فرهنگ یادگیرنده، سازمان را در برابر تغییرات سریع بازار و چالشهای جدید انعطافپذیرتر میکند.
زمانیکه کارکنان احساس کنند سازمان روی رشد و توسعه آنها سرمایهگذاری میکند و به پیشرفتشان اهمیت میدهد، احساس ارزشمندی و تعلق خاطر بیشتری پیدا میکنند. کوچینگ با توانمندسازی افراد و کمک به آنها برای دستیابی به اهداف شغلی و فردی، رضایت شغلی و تعهد سازمانی را بهطور قابلملاحظهای افزایش میدهد. این امر به نوبه خود، نرخ نگهداری نیروی انسانی باکیفیت را بالا برده و هزینههای مربوط به استخدام و آموزش مجدد را کاهش میدهد.
سازمانها ناچار به تغییر هستند. خواه این تغییر ناشی از فناوریهای جدید باشد، خواه از تحولات بازار یا الزامات داخلی. کوچینگ، به عنوان یک ابزار قدرتمند، میتواند مقاومت در برابر تغییر را کاهش دهد. کوچ (مربی) به افراد و تیمها کمک میکند که: با عدم قطعیتها کنار بیایند، مهارتهای لازم برای سازگاری را بیاموزند و فرصتهای نهفته در تغییر را کشف کنند. این فرایند، سازمان را در اجرای موفقیتآمیز پروژههای تحول و رسیدن به اهداف جدید یاری میرساند.
کوچینگ میتواند در سطح استراتژیک نیز به سازمان کمک کند. رهبران سازمانها با دریافت کوچینگ، میتوانند درک عمیقتری از چشمانداز، رسالت و اهداف بلندمدت خود پیدا کنند. کوچینگ به آنها کمک میکند تا موانع احتمالی را شناسایی کرده و راهحلهای خلاقانهای برای رسیدن به اهداف استراتژیک بیابند. این رویکرد، همسویی استراتژیک در تمام سطوح سازمان را تقویت میکند.
تمامی موارد فوق، در میانمدت و بلند مدت، به برآوردن مهمترین اهداف سازمانی، کمک میکند؛ امری که قطعا برای مدیران سازمانها و صاحبان مشاغل و حرف، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
برای اینکه کوچینگ بتواند نقش مؤثر خود را در رشد و توسعه سازمانی ایفا کند، پیادهسازی آن نیازمند ملاحظاتی است:
کوچینگ سازمانی، دیگر یک مفهوم لوکس نیست؛ بلکه یک ضرورت استراتژیک برای سازمانهایی است که در پی رشد پایدار، نوآوری و توانمندسازی سرمایههای انسانی خود در دنیایی پویا هستند. با سرمایهگذاری برای کوچینگ، سازمانها نه تنها عملکرد خود را بهبود میبخشند؛ بلکه فرهنگی از خودآگاهی، مسئولیتپذیری و یادگیری مداوم را بنیان میگذارند. با این اوصاف، امروزه بسیاری از صاحبان کسب و کارها و مشاغل گوناگون، از نظر تخصصی اساتید خبره کوچینگ استفاده میکنند. در این راستا خانم دکتر پرستو اسلامی (Parastoo Eslami) متخصص ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه با ۲۲ سال سابقه تدریس، در قالب جلسات کوچینگ، یاریگرِ مدیران و صاحبان حرف و مشاغل خواهند بود. برای کسب اطلاعات تکمیلی در این زمینه، خواندن مقالات دکتر پرستو اسلامی را نیز به شما پیشنهاد میکنیم. آشنایی و مطالعه بیشتر در این عرصه، زمینهساز آشنایی علاقهمندان با مفاهیم جدیدی است که قطعا در بلندمدت برای آنها مفید خواهد بود.
دیدگاهتان را بنویسید