رابطه علوم ارتباطات و کوچینگ در توسعه فردی و سازمانی

رابطه علوم ارتباطات و کوچینگ در توسعه فردی و سازمانی

امروزه بسیاری از افراد برای پیشبرد اهداف شخصی و کاری خود، سراغ آموزه‌های کوچینگ می‌روند. اما بدیهی است که بخش اعظم این آموزه‌ها، ریشه در علوم ارتباطات دارند. به همین دلیل همواره موضوعاتی از قبیل: کوچینگ مهارت های ارتباطی، مفاهیم کوچینگ، برقراری ارتباط موثر و… در این مباحث مورد توجه قرار می‌گیرد. در این مقاله نیز به بررسی رابطه علوم ارتباطات و کوچینگ پرداخته‌ایم. علاوه بر خواندن این مقاله، به علاقه‌مندانی که رویکرد حرفه‌ای‌تری دارند،‌ توصیه می‌شود مطالعات در حوزه علوم ارتباطات را نادیده نگیرند. در این راستا می‌توانید ضمن مطالعه مقالات دکتر پرستو اسلامی، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، در این زمینه اطلاعات بیشتری کسب کنید. برای افزایش دانش و کسب اطلاعات کاربردی بیشتر نیز می‌توانید برخی از تالیفات دکتر پرستو اسلامی را بخوانید؛ کتاب‌هایی از قبیل: فرهنگ واژگان تخصصی علوم ارتباطات/ ارتباط انسانی/ ارتباط سازمانی/ فرهنگ سازمانی.

پیوند ناگسستنی علوم ارتباطات و کوچینگ در توسعه فردی و سازمانی

چنانکه ذکر شد، امروزه بسیاری از افراد جهت تحقق اهداف شخصی و حرفه‌ای خود سراغ مفاهیم توسعه فردی و سازمانی می‌روند؛ توسعه فردی و سازمانی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. در این مسیر، دو حوزه دانشی و کاربردی، یعنی علوم ارتباطات و کوچینگ (Coaching)، نه تنها مکمل یکدیگرند، بلکه پیوندی ناگسستنی و عمیقی دارند. در حقیقت، بدون درک عمیق از مبانی ارتباطات، کوچینگ نمی‌تواند به پتانسیل کامل خود دست یابد؛ از سوی دیگر، کوچینگ بستری عملی برای به‌کارگیری مؤثر اصول ارتباطات در جهت توسعه فراهم می‌آورد.

علوم ارتباطات، شالوده اصلی کوچینگ:

در هسته اصلی کوچینگ، گفتگو و تعامل قرار دارد. یک کوچ (coach) مؤثر، قبل از هر چیز، یک ارتباط‌گر ماهر است. او باید بتواند به طور فعال گوش دهد، سوالات قدرتمند بپرسد، پیام‌ها را به‌وضوح منتقل کند، و احساسات و نیازهای مراجع خود را درک نماید. تمام این مهارت‌ها، ریشه در مباحث علوم ارتباطات دارند:
• گوش دادن فعال: این کار، سنگ بنای ارتباط مؤثر و کوچینگ کارآمد است. علوم ارتباطات به ما می‌آموزد که چگونه فراتر از کلمات، به لحن، زبان بدن و احساسات پنهان گوش فرا دهیم.
• پرسشگری اثربخش: ابزاری کلیدی برای کوچ که مراجع را به تأمل، کشف و یافتن راه‌حل‌های درونی ترغیب می‌کند. نوع، زمان و شیوه پرسیدن سوالات، همه از مباحث ارتباطات می‌آیند.
• زبان بدن و ارتباطات غیرکلامی: کوچ‌ها از این مهارت‌ها برای ایجاد حس اعتماد، همدلی و درک بهتر وضعیت روحی مراجع استفاده می‌کنند. این حوزه‌ها نیز جزء لاینفک علوم ارتباطات هستند.
• بازخورد مؤثر (Feedback): ارائه بازخورد سازنده و بدون‌قضاوت، مهارتی ارتباطی است که به مراجع کمک می‌کند نقاط قوت و ضعف خود را بشناسد و برای بهبود گام بردارد.

کوچینگ، بستر عملی برای کاربرد ارتباطات در توسعه:

درحالی‌که علوم ارتباطات دانش و ابزارها را فراهم می‌کند، کوچینگ این دانش را به فرایندی عملی و هدفمند برای توسعه فردی و سازمانی تبدیل می‌نماید. کوچینگ، اصول ارتباطی را در چارچوبی ساختاریافته به کار می‌گیرد تا:
• در توسعه فردی: به افراد کمک کند تا مهارت‌های ارتباطی خود را بهبود بخشند؛ روابط بین‌فردی قوی‌تری بسازند، و با ارتباط مؤثرتر با خود و دیگران، به اهداف شخصی و حرفه‌ای‌شان دست یابند. یک کوچ به مراجع کمک می‌کند تا موانع ارتباطی خود را شناسایی و بر آن‌ها غلبه کند.
• در توسعه سازمانی: کوچینگ تیمی و سازمانی، با تکیه بر ارتباطات مؤثر، به بهبود همکاری، حل تعارضات، افزایش شفافیت و تقویت فرهنگ سازمانی کمک می‌کند. رهبران و مدیران با ابزارهای کوچینگ، یاد می‌گیرند که چگونه ارتباط‌گرانی الهام‌بخش باشند و تیم‌های خود را توانمند سازند.
در نهایت، می‌توان گفت که علوم ارتباطات «زبان» و «گرامر» گفتگوی انسانی را فراهم می‌کند؛ از طرف دیگر، کوچینگ «شعر» و «داستان» توسعه را با آن زبان می‌سراید. این دو حوزه با هم، قدرت بی‌نظیری در ارتقاء آگاهی، تسهیل تغییر و خلق پتانسیل‌های نهفته در افراد و سازمان‌ها دارند. این هم‌زیستی، کلید دستیابی به رشدی معنادار و پایدار است.

رابطه علوم ارتباطات و کوچینگ در توسعه فردی و سازمانی

مهم‌ترین مصادیق رابطه علوم ارتباطات و کوچینگ، در چه مفاهیمی جلوه پیدا می‌کنند؟

علوم ارتباطات و کوچینگ، در عمل عمیقاً درهم‌تنیده‌اند و در نقاطی حیاتی به هم می‌رسند که در مفاهیم مشترکی جلوه‌گر می‌شوند. این تلاقی، نه تنها کارایی هر دو حوزه را ارتقا می‌بخشد، بلکه راهگشای توسعه‌ای جامع در ابعاد فردی و سازمانی است. فراتر از شنیدن و پرسیدن، این هم‌افزایی در لایه‌های پنهان‌تری از تعامل انسانی ریشه دارد.
آگاهی از فیلترهای ادراکی
یکی از مهم‌ترین مصادیق این رابطه، درک مشترک از فیلترهای ادراکی است. علوم ارتباطات به ما می‌آموزد که هر فرد، جهان را از طریق فیلترهای ذهنی و تجربیات شخصی خود (باورها، ارزش‌ها، فرهنگ، پیش‌فرض‌ها) درک می‌کند. این فیلترها، نحوه تفسیر پیام‌ها را شکل می‌دهند. کوچینگ نیز بر مبنای همین اصل بنا شده است؛ یک کوچ باید آگاه باشد که مراجع او چگونه واقعیت را می‌بیند و می‌شنود. او تلاش می‌کند تا با عبور از این فیلترها، به مدل ذهنی (mental model) مراجع دست یابد و او را در کشف دیدگاه‌های جدید یاری کند. این آگاهی به کوچ کمک می‌کند تا سؤالاتی طرح کند که فیلترهای مراجع را به چالش بکشد. به‌این‌ترتیب، او را به سوی بینش‌های تازه سوق می‌دهد؛ نه اینکه صرفاً اطلاعاتی را منتقل کند که ممکن است از همین فیلترها عبور نکنند.

فضای ارتباطی امن و اعتماد پویا

تلاقی دیگر در مفهوم ایجاد فضای ارتباطی امن است. علوم ارتباطات بر اهمیت «اعتماد» و «ایمنی روانشناختی» برای ارتباطی باز و صادقانه تأکید دارد. کوچینگ نیز دقیقاً همین فضا را خلق می‌کند؛ فضایی که در آن مراجع بدون ترس از قضاوت، می‌تواند آسیب‌پذیر باشد، افکار ناگفته خود را بیان کند و به چالش‌هایش بپردازد. این امنیت صرفاً به معنای نبود تهدید نیست؛ بلکه به معنای ایجاد اعتماد پویاست؛ اعتمادی که در طول هر جلسه کوچینگ از طریق شفافیت، همدلی و احترام متقابل ساخته و بازسازی می‌شود. این فضا به مراجع اجازه می‌دهد تا به «خودِ اصیل» خود دست یابد؛ بنابراین می‌تواند از منطقه امن خود خارج شود و ریسک‌پذیری لازم برای رشد را تجربه کند.

سکوهای پرتاب معنا و هم‌آفرینی

در نهایت، رابطه این دو حوزه در مفهوم هم‌آفرینی (Co-creation) جلوه پیدا می‌کند. علوم ارتباطات، فرایند معناسازی مشترک را بررسی می‌کند؛ اینکه چگونه دو یا چند نفر، از طریق تعامل، به درکی مشترک و معنایی جدید دست می‌یابند. در کوچینگ نیز، این فرایند محوریت دارد. کوچ صرفاً راهنمایی ارائه نمی‌دهد؛ بلکه با استفاده از مهارت‌های ارتباطی خود، مراجع را در ساختن سکوهای پرتاب معنا یاری می‌دهد. این سکوها، درک‌های جدیدی هستند که مراجع درباره خود، وضعیتش و مسیر پیش رویش کشف می‌کند. این معناسازی، یکطرفه نیست؛ بلکه نتیجه تعامل فعال، پرسش‌های قدرتمند کوچ و بازتاب‌های مراجع است. نتیجه، یک طرح عملی است که نه توسط کوچ دیکته شده، بلکه توسط مراجع و با هدایت کوچ، هم‌آفرینی شده است؛ طرحی که در درون مراجع ریشه دارد و بنابراین، تعهد به اجرای آن بسیار بالاتر است.
به این ترتیب، علوم ارتباطات ابزارهای زیربنایی را فراهم می‌کند و کوچینگ آن ابزارها را در فرایندی پویا برای بیداری پتانسیل‌های انسانی به کار می‌گیرد. این دو، نه جدا از هم، بلکه به عنوان بال‌های پرواز برای دستیابی به تغییر و توسعه عمیق‌تر عمل می‌کنند.

حرف آخر: استفاده عملی از آموزه‌های مبتنی بر علوم ارتباطات و کوچینگ

اما فارغ از مباحث نظری، افراد چگونه می‌توانند در عمل، مهارت‌های کاربردی‌شان را برای تقویت شاخص‌های توسعه فردی و سازمانی به کار گیرند؟ اینجاست که پای مشاوره‌های حرفه‌ای و جلسات کوچینگ به میان کشیده می‌شود. امروزه بسیاری از افراد برای افزایش دانش کاربردی خویش جهت توسعه فردی و تقویت ارتباطات میان فردی، از نظر تخصصی اساتید خبره کوچینگ استفاده می‌کنند. در این راستا خانم دکتر پرستو اسلامی (Parastoo Eslami) متخصص ارتباطات و عضو هیئت علمی دانشگاه با ۲۲ سال سابقه تدریس، در قالب جلسات کوچینگ، یاریگرِ مدیران و صاحبان حرف و مشاغل خواهند بود. برای کسب اطلاعات تکمیلی در این زمینه، خواندن مقالات دکتر پرستو اسلامی را نیز به شما پیشنهاد می‌کنیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

3 + three =