امروزه بر هیچ کسی، اهمیت مسئله انعطافپذیری پوشیده نیست؛ هر فردی باید مهارت این را داشته باشد که با انعطافپذیری بهموقع، با تغییرات و موقعیت پیشآمده همسو شود. مدیران نیز باید با داشتن این مهارت کلیدی، مجموعه تحت رهبری خود را با انعطاف پیش ببرند؛ به صورتی که همواره قدرت تعامل و سازگاری با افراد برونسازمانی و سایر شرایط محیطی و داخلی را داشته باشند. لازمه انجام این کار «یادگیریزدایی» است. یعنی اینکه افراد باید ضمن آگاهی از اهمیت دانستههای قبلی، فرمولهای قدیمی را کنار بگذارند و از روشهای جدید استفاده کنند. در این مقاله ضمن تعریف یادگیری زدایی، به ارائه مطالبی درباره اهمیت آن در مدیریت ارتباطات سازمانی میپردازیم.
مدیریت ارتباطات سازمانی، برآمده از مجموعه روشهایی است که به کمک آنها، روابط موجود در یک سازمان، طراحی، برنامهریزی و مدیریت میشوند؛ مدیران یک سازمان با سیاستگذاریهای خود در این عرصه، تلاش میکنند تا سازمان را به سمت و سویی که شایسته است، سوق دهند. حال برای نتیجهگیری مناسب در این عرصه، مدیران باید با داشتن درک درست از موقعیت شرکت، همواره در جهت بهروزرسانی روشها و دادهها بکوشند. اما چنانکه ذکر شد، این کار در وهله اول به یادگیری زدایی نیاز دارد.
در ادوار گوناگون، بهویژه در دوران معاصر، بشر به واسطه پیشرفتهای تکنولوژیک، همواره خواسته است که با سرعت بیشتری برا آگاهی و دانش خود بیفزاید. اما حالا با پدیده جدیدی روبهرو شدهایم: یادگیریزدایی.
یادگیری زدایی یکی از مهمترین عناصر مدیریت سازمانی مدرن است. پدیدهای که مبتنی بر کنار گذاشتن شیوههای قدیمی، برای به کار بستن شیوههای جدید است. این کار موجب انعطافپذیری سازمان، داوم آوردن و بقای آن میشود. وگرنه به مرور زمان تمام ساز و کارهای سازمان از کار باز میایستند. با این اوصاف، لزوم یادگیری زدایی در سطح سازمانی، بر کسی پوشیده نخواهد ماند.
هر فرد، گروه و سازمانی، برای پیشرفت و ارتقای مداوم، باید بهروز شود و دانش و مهارتهای جدید را بیاموزد. اما برای این کار، ابتدا باید آموزههای پیشین را کنار گذاشت. در عرصه مدیریت ارتباطات سازمانی، به چنین کاری یادگیری زدایی میگویند. اما مهمترین دلایل ضرورت این کار عبارتاند از:
۱. هیچ روشی نمیتواند برای طولانیمدت مفید و کاربردی باشد. قاعدتا با ایجاد روشها و تکنیکهای نوین، روشهای قدیمی به مرور، فواید خود را از دست میدهند و از دور خارج میشوند.
۲. بدون یادگیری زدایی، هر فرد یا مجموعهای، دچار رکود میشود. در حالی که با به کار بستن انعطافپذیری، تغییرات به بهترین نحو صورت میگیرند.
۳. مدیران باید به کارمندان و عوامل مجموعه تفاوت دو معنای «ثبات» و «ناتوانی در تغییر» را القا کنند. ثباب نباید به معنای ناتوانی در تغییر تفسیر شود. ممکن است فرد توانایی تغییر کردن داشته باشد، ولی با توجه به تکنیک خاصی، فعلا نخواهد از آموزههای جدید استفاده کند. اما اگر این روحیه تبدیل به ترس و هراس از تغییر شود، آسیبزا خواهد بود.
۴. یادگیری جدید بدون یادگیریزدایی روی نمیدهد. زیرا اول باید با شیوه صحیح، یادگیریهای قدیمی را کنار گذاشت و البته با کمک آنها، در مسیر جدید قرار گرفت.
یادگیری زدایی به مثابه رفتار سازمانی، در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی صورت میپذیرد. (رفتار سازمانی هم داری همین سه سطح است: یعنی رفتار سازمانی در سطح فردی، گروهی و سازمانی)
بدیهی است که یادگیری از فرد به سطح گروه و سپس به سطح سازمانی سرایت میکند. حال برای یادگیریزدایی نیز باید ضمن داشتن سیاستهای سازمانی، بر یادگیری زدایی فردی، تکیه کرد.
یادگیری زدایی، مصداق انطباق با محیط و رهایی از رکود است. سازمانها هم مانند هر موجود زندهای، میخواهند بیشتر و بیشتر به حیاتشان ادامه دهند. به خاطر همین، مدیران سازمانها با به کار بستن اصول یادگیریزدایی، سعی میکنند مجموعه تحت هدایت خود را با محیط انطباق دهند.
همانطور که نقش کاربردی مدیریت ارتباطات سازمانی واضح و مبرهن است، اهمیت یادگیری زدایی و تأثیر آن بر مدیریت سازمان، انکارناپذیر است. بازه تعریف ارتباطات سازمانی و مدیریت آن، بسیار گسترده است؛ ولی یادگیریزدایی در هر سطحی از آن اهمیت دارد و برای مدیران قابل اعتنا و توجه است.
از نتایج مطلوب دیگری که مدیران، به واسطه یادگیری زدایی به آن میرسند، عبارتاند از:
۱. کشف پتانسیلهای نهفته.
۲. افزایش خلاقیت و نوآوری.
۳. کارآفرینی بیشتر.
۴. رشد و تحول سازمانی در راستاری بهرهوری.
در پایان مهمترین نکاتی را که با رعایت آنها میتوان ضمن یادگیری زدایی، زمینه را برای رشد و پیشرفت سازمانی فراهم آورد، ذکر میکنیم:
۱. از آنجا که یادگیری زدایی از سطح فردی آغاز میشود، شناخت اعضای سازمان، با رویکردی فرهنگی بسیار مهم است. مدیران، باید بتوانند بر مبنای روحیات و خواستههای هر گروه، با آنها ارتباط مناسب برقرار کنند.
۲. برای هر یک از آیتمهای مذکور در بند قبلی (کشف پتانسیل نهفته، افزایش خلاقیت و…) باید با برنامهریزی مدون اقدام کرد؛ به گونهای که افراد انگیزه کافی برای یادگیری مفاهیم جدید، و به تبع آن ارائه خلاقیت و نوآوری را داشته باشند.
۳. از بین رفتن روشهای قدیمی، به معنای بیهوده بودن آنها نیست. چه بسا روشهایی که تا مدتها مفید و مؤثر باشند؛ اما چیزی که در یادگیری زدایی مهم است این است که برای به روز شدن باید شیوههای مفید، جایگزین شیوههای قدیمی و ناکارآمد شوند.
۴. یادگیری زدایی برای آموختن و شکلگیری فرهنگهای جدید نیز ضروری است. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، مقاله ارتباطات اجتماعی و فرهنگ سازی را بخوانید.
برای اینکه مدیران در عرصه مدیریت ارتباطات سازمانی موفق عمل کنند و بتوانند مجموعه خود را به روز نگه دارند؛ باید بتوانند با استفاده از شگردهای یادگیری زدایی، آموزههای جدید و کاربردی را جایگزین آموزههای قدیمی کنند. مدرسان و مربیانی که در این زمینه با شیوه آکادمیک پژوهش کردهاند، میتوانند به علاقهمندان کمک کنند. دکتر پرستو اسلامی نیز با همین رویکرد، دورههای کوچینگ فردی و سازمانی را در راستای تحقق اهداف مدیریت ارتباطات سازمانی توصیه میکند.
دورههای کوچینگ فردی و کوچینگ سازمانی، در همه سطوح به دانشافزایی و مهارتآموزی شرکتکنندگان کمک میکنند. اگر شما نیز تمایل به حضور در دورههای کوچینگ دارید و میخواهید آن را تجربه کنید، میتوانید ضمن تماس با کارشناسان ما؛ اطلاعات بیشتری درباره دورههای کوچینگ فردی و سازمانی به دست بیاورید.
دیدگاهتان را بنویسید